درد و دل پنهانی

ساخت وبلاگ
سلاماول از همه باید بگم خودمونیم تو هم کرم ریختیتقصیر خودتم بودمن زن زیرک نبودم من همون دختر ساده دل بودم اما دوست داشتمباهاتم خیلی راه اومدم خیلی هم سعی کردم شبیه چیزی باشم که میخوای اما این دنیای وارونه هرچی سعی میکنی بهتر شی همه چیز بدتر میشه...خیلی بدتر...حالا بعد از این همه راه اومدم اما باید برم ..تو نخواستی یادگاری از عشق تو باقی موند شاید اقدام من برای آموزش ویالون باشه...امروز روز زنه راه بازه برای تبریک ... راه بازه برای خوندن پیام...راه بازه برای جواب اما نبودیامادم نبودیرفتمخیلی حرف داشتما اما همش پرید عین وقتهایی که جلوت مظلوم میشمعین وقتهایی که نمیدونم باید چی بگم ساکت شدمو این است حس من...به خاطر همه وقتهایی که امیدوار منو خواب کردی ممنونبه خاطر ناامیدی هم دیگه ناراحت نیستمگذشتممن ازت گذشتمرفتیم که بدانی  نماندن بلدیمزود تمومش کنم که به نظر نیاد منتظرم بگی بمون ک نمیگی همbYE درد و دل پنهانی...
ما را در سایت درد و دل پنهانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3namehayepenhani0 بازدید : 155 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 20:15

الان حالت خوبه

چون حس کردی یکیو داری

اگر حس بدی داشتی فقط حسته چون احساس تنهایی میکنی

بیخیال باش همه همکار بغل دستیت هستن بذار کنار

دنیا بزرگتر از این حرفاس

درد و دل پنهانی...
ما را در سایت درد و دل پنهانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3namehayepenhani0 بازدید : 147 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 20:15